رها مثل باران

همگان به جست‌ و جوی خانه می‌ گردند
من کوچه‌ ی خلوتی را می‌ خواهم
بی‌ انتها برای رفتن
بی‌ واژه برای سرودن
و آسمانی برای پرواز کردن
عاشقانه اوج گرفتن
رها شدن

سید علی صالحی

آخرین مطالب

  • ۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۸ ...

مطالب پربحث‌تر

  • ۹۵/۰۵/۱۷
    ...

پیوندهای روزانه

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

  

دلم میخواست نقاش بودم ، دست هایت سوژه ترین رویای در سرم ، دلم میخواست بقال سر کوچه تان بودم یا که خیاط فرم هایت ، عطر فروش سر کوچه که ویترینش پر از دانهیل است ، چیزی برگی نسیمی شاپرکی قاصدکی یا که حتی اوازی در گوشت ، دلم میخواست اما چه کنم با شعرهای دست و پا شکسته ام و هذیان های یک ذهن خسته ، لابلای روزهایت جمله های سر سری ام ، من من باید برگردم به گذشته ، تا بدنبال تو تمام پس کوچه های شهر را گز کنم ، باید برمیگشتم تا دل ببرم از دخترک بازیگوش راه مدرسه ، چیزی عجیب درون من میجوشد خوب میدانم انقدر نفس نخواهم کشید که به زیارت ضریحش بیایم با گل های سرخی که برای چشمان تو پیچیده ام بانو جان 

پ ن....چقدر دیر خواندمت...الان ..این لحظه می شود خیلی دیر....تو الان گیج مورفینی هستی که دوباره و چندباره تزریقت کردند. ...چقدر سختمه نوشتن از تو.من اینجا ازین فاصله درانتظار بازشدن چشمهایت هستم.مهربانی ات ستودنی است  مرد خسته ی من.....صفحه ی گوشی ات  دختری را نشان می دهد که من نیستم ....از زمانی که به تو پیوستم..........

raha .m
۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۸:۲۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر


رخوت چشمهایم را ....

میان شهریور جاگذاشتم...

این مهرگان تا یلدا ....

فرصت عاشقیست...

زیباترین نگاهم را.......

برایت کنار گذاشتم.....

تو فقط..........................................................

پ ن : و این موسیقی به موسیقی اغاز پاییز مشهور است...موسیقی پرندگان پاییزی ..اثری ماندگار از موزیسین رومانیایی پن فلوت جرج زامفیر...

raha .m
۰۱ مهر ۹۴ ، ۲۰:۴۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر